زندگینامه امیر کبیر : تولد یک اسطوره
به گواهی تاریخ، «میرزا محمدتقی خان فراهانی» در سال ۱۲۲۲در «هزاوه» از توابع اراک متولد شد. پدرش «کربلایی محمد قربان» در دستگاه میرزا عیسی (میرزا بزرگ) پدر میرزا ابوالقاسم قائممقام سمت آشپزی داشت و مادرش «فاطمهسلطان» دختر استاد شاه محمدبنا از اهالی فراهان بود. خانواده پدری و مادری میرزا تقی خان از طبقه پیشه ور بودند. کربلائی قربان همیشه مورد لطف خدوم خود بود و بعدها ناظر و در واقع ریش سفید خانه قائم مقام شد. او در عین حال از تمول نسبی نیز برخوردار بود، آب و ملکی داشت و یک دانگه قریه حرآباد مال او بود و آنقدر استطاعت داشت که به سفر حج برود.
هوش سرشار میرزا محمد تقی از همان اوان کودکی باعث شد تا قائم مقام او را تحت تربیت و نظر خود داشته باشد، چنانکه شیوههای منشی گری، نامهنگاری و صدور احکام دیوانی را از قائم مقام آموخت و تا بدانجا پیش رفت که قائم مقام، تحریر و نگارش پارهای از احکام و نوشتههای خود را به او محول کرد.
اگر علاقه مندید در مورد زندگینامه و آثار ملاصدرا بیشتر بدانید مقاله زندگی نامه و آثار ملاصدرا : فیلسوف و دانشمند بزرگ جهان اسلام را از دست ندهید.
زندگی نامه و آثار ملاصدرا : فیلسوف و دانشمند بزرگ جهان اسلام
اولین تجربه سیاسی میرزامحمدتقی خان همراهی خسرومیرزا فرزند نایبالسلطنه و هیئت همراه او در سفرش به روسیه تزاری برای عذرخواهی از واقعه قتل گریبایدوف، وزیر مختار روسیه در ایران، بود. اما رفته رفته چنان لیاقتی از خود نشان داد که در اواخر دوران سلطنت فتحعلیشاه در دستگاه «محمدخان زنگنه» امیرنظام و پیشکار آذربایجان وارد خدمت شده و به فاصله کوتاهی وزیر نظام آذربایجان گردید و را «امیرنظام» لقب دادند. اندکی بعد او به همراه «ناصرالدین میرزا» که ولیعهد بود، عازم روسیه شد و در ارمنستان (ایروان) با نیکلای اول تزار روسیه ملاقات کرد. از دیگر ماموریتهای مهم او میتوان به نمایندگی دولت ایران در کمیسیون صلح «ارزنه الروم» اشاره کرد که بلاخره پس از ۴ سال اقامت در عثمانی، قرارداد صلح با عثمانی به امضا رسید و باعث شد که امیرنظام بیش از پیش مورد توجه و تفقد محمد شاه قرار گیرد.
پس از فوت محمد شاه، امیر نظام به واسطه انس و الفتی که با ناصرالدین میرزا پیدا کرده بود، مقدمات و اسباب بر تخت نشستن ناصرالدین شاه را فراهم آورد و در ۱۴ شوال ۱۲۶۴ سلطنت ناصرالدین شاه را اعلام کرد و خود عهده دار منصب صدارت اعظم شد. به همین سبب، علاوه بر لقب «امیر نظام»، به لقب «امیر کبیر» و «اتابک اعظم» نیز مفتخر شد. امیر کبیر بلافاصله پس از صدارت، اصلاح امور سیاسی، امنیتی، مالی، اقتصادی و فرهنگی را در پیش گرفت که از شاخصترین آنها، ایجاد امنیت، پایان دادن به شورشها، اصلاحات مالی، فرهنگی و از همه مهمتر، کاهش نفوذ و دخالت بیگانگان اعم از روس و انگلیس بود.
او در گام نخست، امور دستگاه سلطنت را سامان بخشید و با کنترلی که بر اعمال و رفتار دیوانیان، شاهزادگان، خاندان سلطنت، رجال و صاحبان قدرت و غیره اعمال کرد، اصلاحات گسترده ای در امور اداری کشور به عمل آورد و از این طریق توانست با ریشهکن کردن بسیاری از مفاسد اداری و مالی، در اداره امور کشور نظمی نو پدید آورد. مجموعه اقدامات اصلاحی و سازنده او، چنان بر اعتبار و عزت او نزد ناصرالدین شاه افزود که وقتی در زمان صدارت از همسر اول خود جدا شد، تنها خواهر تنی خود را به همسری او درآورد. «ملکزاده خانم» ملقب به «عزتالدوله»، دختر محمد شاه و مهد علیا بود که در زمان عقد ۱۶ ساله بود. فداکاریهای عزت الدوله در دوره تبعید و روزهای پایانی زندگی امیرکبیر، خواندنی و درخور ستایش است.
زندگینامه امیر کبیر : سناریوی یک توطئه
«چون صدارت عظمی و وزارت کبری زحمت زیاد دارد، و تحمل این مشقت بر شما دشوار است، شما را از آن کار معاف کردیم. باید به کمال اطمینان مشغول امارت نظام باشید. و یک قبضه شمشیر و یک قطعه نشان که علامت ریاست کل عساکر است، فرستادیم و به آن کار اقدام نمائید؛ تا امر محاسبه و سایر امور را به دیگران از چاکران که قابل باشند واگذاریم.» این متن دستخط شاه برای عزل او از مقام صدارت بود.
بدیهی است که وقتی از یک سو دست خواص و شاهزادگان و فاسدین دربار را از خزانه شاهی کوتاه کند و از سوی دیگر راه نفوذ روس و انگلیس را بر دربار و منابع عظیم این آب و خاک ببندد، به مذاق آنان که از خوان نعمت بی حساب بهره میبرده اند، خوش نمیآید و علیه او توطئه ای میچینند. اصلاحات او دیری نپایید و در حالی که سیاست خارجی مستقل امیرکبیر و تلاشهای جدی او برای قطع نفوذ و دخالت روس و انگلیس میرفت تا طلیعه آغاز عصر نوینی در کشور شود، توطئههای نمایندگان سیاسی این دو کشور و همگامی بدخواهان پیدا و پنهان داخلی امیرکبیر با سیاست بیگانگان بهتدریج موجبات رنجش و سپس نومیدی و خشم ناصرالدین شاه را از او فراهم آورد.
علاوه بر مهدعلیا و میرزا آقا خان نوری که ارکان توطئه عزل امیر را می ساختند – در صدرالتواریخ نام میرزا یوسف مستوفی الممالک نیز برده شده است. و بدین ترتیب شاه به رغم میل باطنی خود، اسیر ناتوانی نفسانی شده و نخست او را از مقام صدارت برکنار، سپس به کاشان تبعید کرد. شاه را دشمنان امیر محاصره کردند. عوامل اصلی توطئه عبارت بودند از: مهدعلیا، میرزا آقاخان نوری، پسر دائیهای شاه از جمله شیرخان عین الملک ایلخان طایفه قاجار، و سردار محمدحسن خان ایروانی داماد محمد شاه.
بنابر آنچه از قول ناصرالدین شاه آورده اند، میرزا آقاخان نوری، فرمان قتل را از شاه گرفت و به حاج علی خان سپرد. هنوز ۴۰ روز از تبعیدش به کاشان نگذشته بود که روز جمعه هفدهم ربیع الاول، در حمام فین کاشان، رگهای دست و پای امیر کبیر را بریدند و او در خون خود غلتید تا ایران، دلسوزترین و باتدبیرترین امیر تمام دورانهای خود را از دست بدهد. پیکرش را ابتدا در کاشان به خاک سپردند، اما همسرش که میدانست پیکر بیجان امیر نیز نباید نزد شاهان قاجار باشد، با تلاش بسیار پیکر او را به کربلا منتقل کرده و د ردرواق شرقی حرم اما حسین (ع) به خاک سپرد.
زندگینامه امیر کبیر : اصلاحات واقعی در دل فرهنگ، اقتصاد و سیاست ایران
آنچه که امیر را از سایر مقامات دربار متمایز مینمود، تلاش او برای مبارزه با فساد و کوتاه کردن دست دشمنان ایران از این سرزمین بود. او در نخستین اقدام خود، شورشهای داخلی از جمله شورش محمدحسن خان سالار را که در خراسان به پا خاسته بود، سرکوب کرد. پس از آن به بازسازی ارتش و قشون و پایه گذاری نظمی نو در نیروی نظامی کشور روی آورد، چنانکه سامانه نظامی ای که پایه گذاری نمود، هنوز مورد تمجید و تحسین آگاهان است. از دیگر اقدامات امیرکبیر ایجاد چاپارخانه، تذکره خانه (اداره گذرنامه)، بنای بازار و تیمچه و سرای امیر در تهران، تأسیس سازمان اطلاعاتی – جاسوسی و خبررسانی و خفیهنویسی بود که در دوران صدارت او بسیار کارآمد عمل میکرد. امیر کبیر همچنین تلاشهای بسیاری برای اصلاحات قضایی و به تبع آن از میان برداشتن رسم بستنشینی انجام داد که در موارد بسیار، روندی انحرافآمیز یافته بود.
اما آنچه که بیش از هر چیز نام امیرکبیر را در تاریخ ما درخشان ساخته، تاسیس دارالفنون است. سنگ بنای دارالفنون در اوائل ۱۲۶۶ در زمین واقع در شمال شرقی ارک سلطنتی که پیش از آن سربازخانه بود نهاده شد. نقشه آن را میرزا رضای مهندس کشید که از شاگردانی بود که در زمان عباس میرزا برای تحصیل به انگلستان رفته بود و محمدتقی خان معمارباشی دولت آن را ساخت. شاهزاده بهرام میرزا به کار بنائی آن رسیدگی می کرد تا اینکه دارالفنون پس از تلاشهای بسیار، تنها ۱۳ روز پیش از قتل امیر کبیر افتتاح شد.
آرامگاه امیر کبیر در کربلا
انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه از دیگر اقدامات مهم و درخور توجه امیر کبیر است؛ وقایع اتفاقیه روزنامه هفتگی بود، با چاپ سنگی بطبع می رسید. شیوه نگارش آن ساده و روشن و بکلی خالی از تقلید و تکلف بود. تا شماره هفدهم آن روزهای جمعه پیش از ظهر انتشار می یافت، از شماره هجدهم به بعد انتشارش به روزهای پنجشنبه موکول گردید. تا شماره ۶۵۶ انتشار هفتگی آن مرتب بود، از آن پس گرفتار بی نظمی شد. بهای تک شماره آن در سرتاسر ایران ده شاهی، و اشتراک سالیانه اش ۲۴ ریال بود. چون به گوش دولت رسید که کارکنان ولایات سوای بهای روزنامه چیزی از مردم به نام«خدمتانه» گرفته اند؛ اعلام شد که قیمت آن «در کل شهرهای ممالک محروسه بدون اخراجات دیگر» همان ده شاهی است، و مطالبه کردن چیزی بیش از آن «بسیار خلاف رأی امنای دولت» است.
امیر کبیر در همان دوران کوتاه صدارت خود، گامهای استواری برای توسعه اقتصادی و صنعتی کشور و نیز رشد اقتصاد تجاری کشور برداشت. همچنین او که خود فردی مذهبی بود، در ارتقاء شأن و منزلت علما و روحانیون بسیار کوشید. بهویژه نقش برجسته امیرکبیر در سرکوب شورش باب و از میان برداشتن فتنه بابیه که با محاکمه و اعدام سید علیمحمدباب بهپایان رسید، روابط امیرکبیر و علمای دینی را بیشازپیش تحکیم بخشید. وطندوستی و مخالفت شدید امیرکبیر با نفوذ کشورهای خارجی در ایران، تلاش برای برقراری عدالت و امنیت، جلوگیری از شکنجه و آزار متهمان و مجرمان، جلوگیری از پناهندگی جنایتکاران و مجرمین سیاسی و غیره در سفارتخانههای خارجی و تلاش برای قطع ارتباط جاسوسی – اطلاعاتی اتباع داخلی برای نمایندگان خارجی از دیگر اقدامات اصلاحگرانه امیرکبیر در طول دوران کوتاه (چهار ساله) صدارت بود؛ ستاره ای که در آسمان تاریخ ایران خوش درخشید و ظالمانه به خاموشی کشیده شد.
بامشاد بار...
ما را در سایت بامشاد بار دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان bamshad بازدید : 246 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 13:15